پایگاه خبری فتنه سبز هم موسوی و کروبی را دستمایه جُک قرار داد
موسوی سوپرمن میشود!
ملاقات اخير كروبي با موسوي (در خانه موسوي) و ادعاي اين كه «موسوي در اقدامي انقلابي حصر را شكسته و كروبي را با ماشين خود به درون خانه برده»، اسباب تمسخر محافل حامي فتنه سبز را فراهم كرد.
ملاقات اخير كروبي با موسوي (در خانه موسوي) و ادعاي اين كه «موسوي در اقدامي انقلابي حصر را شكسته و كروبي را با ماشين خود به درون خانه برده»، اسباب ترديد و تمسخر را در محافل حامي فتنه سبز فراهم كرد.
«عليرضا- ر» از عناصر فراري در اين باره نوشت: «موسوي در يك اقدام انقلابي» (؟؟؟)... بامزه بود! دو انقلابي ضد انقلاب به طور انقلابي پائين تر از انقلاب با هم ديدار كردند و سايت ها نوشتند كه موسوي در «يك اقدام انقلابي» سوار ماشين شخصي اش شد، ناگهان از خانه بيرون زد و.... و خلاصه طي اين حركت «انقلابي» موسوي حصر خانگي كلا شكسته شد. اين كه چرا موسوي اقدام نمي كند، وقتي اقدام بكند همچنان «انقلابي» عمل مي كند البته مسئله اي است مشخص. ولي اينجا اين سؤال پيش مي آيد كه چرا اينهمه روحيه و اقدامات انقلابي موسوي فقط اينجور جاها فوران مي كند؟
نويسنده سايت خودنويس آنگاه 3 احتمال طنزآلود را مطرح كرده است: 1. موسوي در حالت معمول پسر خوبي است. انقلابي هم هست. كاريش نداشته باشي نهايتا همان مي نشيند ماهي يك بيانيه مي نويسد با كسي هم كاري ندارد. ولي همچي كه عكس زنش را نشان بدهي يا مهمان را از دم در خانه اش راه ندهي يا به هر شكلي ماجرا شخصي بشود همين پسر خوب ناگهان «در يك اقدام انقلابي» يك كارهايي مي كند كه همه كف لمه مي كنند. در مجموع براي اين كه موسوي يك تكاني به خودش و جنبش بدهد كافي است يك كاري بكنيد كه يك ماجرايي براي شخص خودش پيش بيايد. الباقي را ماشالا خودش انقلابي است و استاد!
2. تا جايي كه ما بلديم حصر خانگي به يك چيزي مي گويند كه طرف نتواند با كسي رفت و آمد داشته باشد. اگر كروبي كه خودش حصر خانگي است مي تواند لااقل تا دم خانه موسوي برود چرا موسوي كه اقدامات انقلابي هم بلد است نمي تواند برود دم خانه كروبي؟ البته كتك خور موسوي مثل كروبي ملس نيست ولي آن روزي كه ريختند ديوار خانه كروبي را آوردند پايين، عالم و آدم رفتند منزل كروبي همين موسوي همين جايي كه الان نشسته همچنان نشست و طبق روال طي يك بيانيه كوبنده اين اقدام را مثل بقيه اقدامات محكوم كرد.
3. در مجموع اگر يك نفر به موسوي يادآوري بكند كه رهبر يك جنبش اعتراضي است نه يك اعتراض به هر ماجراي شخصي من خيلي ممنون مي شوم. كروبي كاپيتان اين جنبش است. حركت بدون توپ مي كند، پاس گل مي دهد، از تله آفسايد به راحتي فرار مي كند، هزار تا كار ديگر بلد است بكند ولي كسي نيست كه ضربه تمام كننده را بزند. در حال حاضر اگر موسوي را از وسط زمين برداري ببري وسط تماشاچي ها يا حتي بيرون استاديوم بنشاني هم باز احوال بازي توفير زيادي نمي كند چه بسا كه بازي روانتر هم بشود. آقاي موسوي! بغير از مسائل مربوط به دم خانه و توي خانه ات چه راهي براي پيش بردن جنبش داري؟ به قول كروبي دوتاشو بگو!
خودنويس درپايان يادآور شده است: آقايان سايت هاي سبز! شما سايت خبري- تحليلي- سياسي هستيد، نشريه طنز نيستيد كه وقتي مي نويسيد موسوي «در يك اقدام انقلابي» سوار ماشينش شد رفت سر كوچه آدم خنده اش مي گيرد. به خدا خبر را جور ديگري هم مي شود بولد كرد، نخندانيد ما را!
يادآور مي شود كروبي و موسوي در ديدار «انقلابي»! مورد اشاره با نبوغ منحصر به فردي! خود را پشت عنوان ملت مخفي كرده و گفته اند: به مصلحت نيست بين صفوف ملت تفرقه ايجاد كنيم و ده ها ميليون نفر از معلمان و كارگران، دانشجويان و اساتيد را خس و خاشاك يا ميكروب و فتنه گر بناميم.
همه ادعاهای تقلب و نامه لاریجانی و لغوسفر رهبری به قم و... دروغ بود!
گنجی: شما سبزها همان مجاهدین خلقید!
شيوه نپذيرفتن خطا شيوه سازمان مجاهدين خلق است كه حتي حاضر نيستند خطا بودن عمليات فروغ جاويدان يا انقلاب ايدئولوژيك را بپذيرند. آيا وظيفه سبزها اين است كه همه كارهاي انجام شده به اسم جنبش سبز را درست بخوانند و مانند سازمان هاي چريكي، حزب توده و ديگران، هر ناقدي را به رژيم وصل كنند؟
اكبر گنجی ول كن سبزهاي مدعي تقلب نيست و مي گويد كساني كه وي را به خاطر ترديد و ادعاي تقلب مورد هجمه و تخريب قرار داده اند، به روش سركوب سازمان مجاهدين خلق (منافقين) عمل كرده اند. اين در حالي است كه گنجي از دوره اصلاحات تاكنون خود به همين روش عمل مي كند.
گنجي كه جزو 5 عضو اتاق فكر فتنه سبز در خارج (حلقه جرس) است، در مقاله اي نوشت: گروهي از سبزها مدعي اند ميرحسين موسوي در انتخابات برنده شد حالا اگر كسي بپرسد دلايل اين مدعا چيست، گويي اسطوره اي را زير سوال برده است. اگر چنان قرائن و شواهدي براي اثبات مدعا وجود ندارد، اين ادعا اخلاقاً پذيرفتني نيست. شيوه نپذيرفتن خطا شيوه سازمان مجاهدين خلق است كه حتي حاضر نيستند خطا بودن عمليات فروغ جاويدان يا انقلاب ايدئولوژيك را بپذيرند. آيا وظيفه سبزها اين است كه همه كارهاي انجام شده به اسم جنبش سبز را درست بخوانند و مانند سازمان هاي چريكي، حزب توده و ديگران، هر ناقدي را به رژيم وصل كنند؟ آيا سبزها كميته مركزي و دفتر سياسي دارند كه براساس «حقايق محض» بر ساخته حزب پيشرو، افراد را طرد و حذف كنند؟ اين مالكيت از كجا آمده است؟
وي همچنين از ماهيت نامه جعلي منتشره در سايت جرس كه طي آن ادعا شده بود رئيس قوه قضائيه نامه استعفا و اعتراض به رهبري نوشته، پرده برداشت و نوشت: خطر تكرار روش هاي شكست خورده غيراخلاقي را نبايد دست كم گرفت. چگونه كساني به خود اجازه مي دهند به نام صادق لاريجاني به ]آيت الله[ خامنه اي نامه بنويسند و آن را منتشر سازند؟ آخر صادق لاريجاني داراي كدام سابقه است كه توان نوشتن چنان نامه هايي را داشته باشد؟ نكند صادق لاريجاني به آيت الله منتظري ديگري تبديل شده است؟ مگر غير از اين است كه در سركوب سبزها دقيقاً همان كاري را كرد كه نظام ميخواست؟
دروغ نوشتن، محدود به نوشتن نامه جعلي براي صادق لاريجاني نبوده و نيست. در سفر رهبري به قم هم دروغ هاي بسياري بافته و ساخته شد كه يكي تكذيب شد؛ از لغو سفر به قم تا عدم ديدار مراجع تقليد. آخر در حوزه هاي علميه چه ظرفيت مخالفت با رژيم اسلامي وجود دارد؟ اگر رژيم جمهوري اسلامي نباشد، وضع روحانيت و حوزه ها بهتر از اكنون خواهد بود؟ پس اين چه ادعايي بود؟ چگونه مي توان در مذمت دروغگويي نوشت و همزمان ده ها دروغ گفت؟
ماجراي جالب کشف جنایات مهدی هاشمی
روزی یکی از مأموران متوجه رفتار غیر عادی مهدی هاشمی، هنگام استفاده از دستشویی شد. او متوجه شد که مهدی هاشمی چیزی را در سوراخی که زیر دستشویی بود قرار داد. آن نامه ای کوتاه بود که در تکه کاغذی خطاب به «رضا مرادی» (یکی از هم دستان مهدی هاشمی در ماجرای قتل و آدم ربایی) نوشته شده بود...
|
به گزارش بولتن ماجرای باند مهدی هاشمی و جنایاتی که گروه او تحت پشتیبانی خاصه منتظری انجام می دادند هنوز به درستی برای مردم روشن نشده است. آیت الله محمد محمدی ری شهری که در آن زمان به عنوان وزیر اطلاعات خدمت می کرد حرف های ناشنیده زیادی از چگونگی پیگیری این پرونده دارند. به یک نمونه از آن اتفاقات جالب توجه کنید:
در فضای پدید آمده در اثر مصاحبه مهدی هاشمی و نامه آقای منتظری به امام که تقاضا کرده بود «و لو بلغ ما بلغ» به اتهامات رسیدگی شود، طبعا زمینه بازجویی از متهمان این جریان تقویت شد، همه اتهام های مهدی هاشمی که در نامه مورخ 29/7/1365 اینجانب وجود داشت به استثنای بند دوم آن، یعنی «قتل و آدم ربایی پس از پیروزی انقلاب» به اثبات رسید، اما مهدی هاشمی در این مورد به هیچ وجه حاضر به همکاری نبود. دلائل و قرائن اطلاعاتی وقوع چنین جرمی را تأیید می کرد و در صورت اثبات آن می توانست چهره واقعی مخوف جنایتکارانی را که خود را در پشت قائم مقام رهبری پنهان کرده بودند بیش از پیش آشکار نماید اما تلاش بازجویان برای کشف این جنایت بی نتیجه بود. در واقع مهدی هاشمی با همه توان تلاش می کرد که با اظهارات خود در مورد سایر اتهامات مربوط به پیش ار پیروزی انقلاب اسلامی وزارت اطلاعات را فریب دهد تا جنایات پس از پیروزی انقلاب در بوته ابهام بماند و این همان نکته ای بود که امام خمینی با فراست الهی از چگونگی اظهاراتش دریافته بود.
جریان بازجویی مجددا به رکود آزار دهنده دچار شده بود که عنایت الهی به کمک آمد و موجب شد حادثه ای کوچک، بن بستی بزرگ را باز کند و پرده از راز رویدادی هولناک و جانخراش بر دارد:
روزی یکی از مأموران متوجه رفتار غیر عادی مهدی هاشمی، هنگام استفاده از دستشویی شد. او متوجه شد که مهدی هاشمی چیزی را در سوراخی که زیر دستشویی بود قرار داد. آن نامه ای کوتاه بود که در تکه کاغذی خطاب به «رضا مرادی» (یکی از هم دستان مهدی هاشمی در ماجرای قتل و آدم ربایی) نوشته شده بود.
کشف این رابطه و آگاهی از مفاد آن نامه و نامه های بعدی، بهترین سرنخ برای حل معمای مهدی هاشمی و فجایع او شد. مکاتبات این دو مدتی ادامه داشت. موضوع اصلی این ارتباط، تبادل اطلاعات درباره بازجویی، موارد اعتراف شده، موارد مکتوم، دعوت به سکوت در موارد افشا نشده و جلوگیری از احساس تنهایی بود. آن دو در آن شرایط به شدت به دنبال پناهگاهی می گشتند تا در توفان عقوبت به آن پناه برند. و خانه عنکبوت به راستی که سست ترین خانه هاست.
برای این که پیام های رد و بدل شده در این مکاتبات قابل استفاده بمانند هر یک از آنها، بر روی ورقه ای رونوشت و تنظیم و نگهداری می شد. این اوراق به تدریج زیاد شدند و پرونده نسبتا قطوری از آنها تشکیل شد.
اینک به دو نمونه از این نامه ها که پرده از ماجرایی هولناک برداشت توجه فرمایید. گفتنی است که طرف خطاب در این نامه ها، رضا مرادی است:
1- «این یک خبر خوش احتمالی است؛ زیرا چند احتمال وجود دارد: یکی اینکه واقعا فریب خورده باشند و حرف هایمان را باور کرده باشند. دیگر اینکه چون من به آیت الله منتظری خبر داده ام که دارند مرا شکنجه می کنند بعید نیست آقا اقدام کرده باشند و احتمال هم هست که یک دام باشد. در هر صورت روحیه ام خیلی خوب است و جبران مطالبی که در نامه صبح برایت نوشته بودم کرد. هر چند جنابعالی خیلی اطلاعاتی برخورد کرده بودید ولی ما لای سبیل گذاشتیم و یک آدرس ناقصی که داشتیم دادیم به رفیقمان تا ببینیم چه می شود.
در مورد رفیق قد بلند، شماره اتاقش، پهلوی همان جایی است که قبلا شما بودید و من یک نامه برایش فرستاده ام تا مفصل جریاناتی که از او خواسته اند را بنویسد. نمی دانم قلم دارد یا نه. حالا چون روابط مان با بازجو خوب شده من تقاضا کرده ام مرا به جای سابقم برگردانند. اگر موافقت کردند و شرفیاب خدمت شما شدیم ارتباطات سهل و آسان خواهد شد.
ضمنا از مسأله سیگار ممنون. منتظر فقره های بعدی آن هستم.
***
2- «ضمنا از قضیه سیگار خیلی متشکرم.
به من گفته اند تکنویس راجع به بچه های سپاه بکنم، مانند شورای فرماندهی و امثال شماها و از امشب، من باید انحرافات شماها را بنویسم.
اگر یکدستی زدند وحشت نکن. من مسائلی از قیبل نزاع فلاورجان، پادگان میمه، مسأله اختلاف با سپاه اصفهان و این قبیل مسائل را برای تو می نویسم. هر مسأله ای داری به اضافه پاسخ سوالات، امشب بنویس بگذار. مکن بعد از نیمه شب بر می دارم.
همین که امانت را گذاردی چند تا سرفه بلند بکن. من بر می دارم.»
13آبان عامل همگرايي و اتحاد ملت بزرگ ايران عليه آمريكا است
سازمان بسيج دانشآموزي و فرهنگيان به مناسبت 13 آبان بيانيهاي صادر كرد كه در آن آمده است: يومالله 13 آبان، روز ملي مبارزه با استكبار جهاني و در برگيرنده سه واقعه سرنوشتساز و تاريخي در صحيفه خاطرات و افتخارات رفيع ملت سربلند ايران است. 13 آبان، سالروز تبعيد رهبر كبير انقلاب اسلامي و بزرگ مرجع جهان تيشع، حضرت امام خميني (ره)، در سال 1343 به تركيه به جرم دفاع از شرافت و كرامت انساني و استقلال ايران است.
اين بيانيه ميافزايد: 13 آبان، سالروز به خاك و خون كشيدن دانشآموزان معترض به ظلم و ستم و فساد دستگاه دربار ستمشاهي توسط گارد دژخيمان رژيم منحوس طاغوت در مقابل درب اصلي دانشگاه تهران در سال 1357 است، 13 آبان، سالروز تسخير لانه جاسوسي آمريكا به دست دانشجويان مسلمان پيرو خط امام(ره) در سال 1358 است.
در ادامه اين بيانيه آمده است: سه رخداد بزرگي كه وجه مشترك همه آنها، ويژگي استكبار ستيزي، استقلالطلبي و آزاديخواهي ملت مبارز، مقاوم و ولايتمدار ايران اسلامي است، يومالله 13 آبان، نماد ايثار، مقاومت، پايداري و پيروزي مردم مؤمن و انقلابي ايران و نمايش صلابت و شجاعت ايرانيان در برابر قدرتهاي پوشالي و رو به زوال شرق و غرب است. يومالله 13 آبان، يادآور ماهيت استكباري و استبدادي آمريكاي جهانخوار و عامل همگرايي، همافزايي، وحدت و اتحاد ملي ملت استوار و هميشه در صحنه ايران اسلامي است.
بسيج دانشآموزي و فرهنگيان در اين بيانيه تاكيد كرده است: شكستهاي تلخ و پيدرپي شيطان بزرگ، آمريكاي امالفساد قرن، در بيش از 30 سال دشمني آشكار با انقلاب اسلامي و اعتراف دولتمردان و سردمداران محافل سياسي - امنيتي غرب نسبت به ناكار آمدي و استيصال و درماندگي نقشهها، ترفندهاي شوم و فتنهها و آشوبهاي شيطاني نظام سلطه نشان از اقتدار، رشد و پيشرفت و تعالي ايران اسلامي در افق چشمانداز پيشروي خود در سايه تدابير و هوشمندي ولايت فقيه و رهبري انقلاب اسلامي و هوشياري و بصيرت مثالزدني مردم انقلابي و رشيد داشته است.
اين بيانيه ميافزايد: اين اقتدار كه ناشي از سلاح ايمان و توكل و تلاش در راه خداست، نه تنها نظام، انقلاب و ميهن اسلامي را در برابر طوفان هجمهها و گرداب حوادث روزگار و توطئههاي سهمگين استكبار جهاني حفظ كرده بلكه آن را به موتور محركه و الگوي بيبديل، نافذ و جامعي براي شكلگيري نهضت بيداري اسلامي و فراگير شدن امواج ظلمستيزي و عدالتخواهي در جاي جاي عالم كفر زده و تحت سلطه و ستم امروز بدل ساخته است، دستاوردهاي سترگ و حقيقي انكارناپذير كه به گونهاي برجسته و ملموس فراروي وجدانهاي بيدار و تشنه عدالت و آزادي جهان قرار گرفته است. علاوه بر فتح لانه جاسوسي، تبعيد حضرت امام(ره) و شهادت دانشآموزان در اين روز، هر كدام نشانه ديگري از وجود استكبار در اين كشور و لزوم مبارزه دائمي با آن را گوشزد ميكند.
در پايان اين بيانيه آمده است: سازمان بسيج دانشآموزي و فرهنگيان ضمن گراميداشت اين روز بر اين باور است كه حفظ وحدت، محوريت ولايت فقيه و تقويت روحيه اسكتبارستيزي در مطالبه حضرت امام(ره) است كه بايد در اين روز به ظهور و بروز برسد و همگان در پيمودن راه آن عزيز سفر كرده لحظهاي به خود ترديد راه ندهند.
سازمان بسيج دانشآموزي و فرهنگيان به مناسبت 13 آبان بيانيهاي صادر كرد كه در آن آمده است: يومالله 13 آبان، روز ملي مبارزه با استكبار جهاني و در برگيرنده سه واقعه سرنوشتساز و تاريخي در صحيفه خاطرات و افتخارات رفيع ملت سربلند ايران است. 13 آبان، سالروز تبعيد رهبر كبير انقلاب اسلامي و بزرگ مرجع جهان تيشع، حضرت امام خميني (ره)، در سال 1343 به تركيه به جرم دفاع از شرافت و كرامت انساني و استقلال ايران است.
اين بيانيه ميافزايد: 13 آبان، سالروز به خاك و خون كشيدن دانشآموزان معترض به ظلم و ستم و فساد دستگاه دربار ستمشاهي توسط گارد دژخيمان رژيم منحوس طاغوت در مقابل درب اصلي دانشگاه تهران در سال 1357 است، 13 آبان، سالروز تسخير لانه جاسوسي آمريكا به دست دانشجويان مسلمان پيرو خط امام(ره) در سال 1358 است.
در ادامه اين بيانيه آمده است: سه رخداد بزرگي كه وجه مشترك همه آنها، ويژگي استكبار ستيزي، استقلالطلبي و آزاديخواهي ملت مبارز، مقاوم و ولايتمدار ايران اسلامي است، يومالله 13 آبان، نماد ايثار، مقاومت، پايداري و پيروزي مردم مؤمن و انقلابي ايران و نمايش صلابت و شجاعت ايرانيان در برابر قدرتهاي پوشالي و رو به زوال شرق و غرب است. يومالله 13 آبان، يادآور ماهيت استكباري و استبدادي آمريكاي جهانخوار و عامل همگرايي، همافزايي، وحدت و اتحاد ملي ملت استوار و هميشه در صحنه ايران اسلامي است.
بسيج دانشآموزي و فرهنگيان در اين بيانيه تاكيد كرده است: شكستهاي تلخ و پيدرپي شيطان بزرگ، آمريكاي امالفساد قرن، در بيش از 30 سال دشمني آشكار با انقلاب اسلامي و اعتراف دولتمردان و سردمداران محافل سياسي - امنيتي غرب نسبت به ناكار آمدي و استيصال و درماندگي نقشهها، ترفندهاي شوم و فتنهها و آشوبهاي شيطاني نظام سلطه نشان از اقتدار، رشد و پيشرفت و تعالي ايران اسلامي در افق چشمانداز پيشروي خود در سايه تدابير و هوشمندي ولايت فقيه و رهبري انقلاب اسلامي و هوشياري و بصيرت مثالزدني مردم انقلابي و رشيد داشته است.
اين بيانيه ميافزايد: اين اقتدار كه ناشي از سلاح ايمان و توكل و تلاش در راه خداست، نه تنها نظام، انقلاب و ميهن اسلامي را در برابر طوفان هجمهها و گرداب حوادث روزگار و توطئههاي سهمگين استكبار جهاني حفظ كرده بلكه آن را به موتور محركه و الگوي بيبديل، نافذ و جامعي براي شكلگيري نهضت بيداري اسلامي و فراگير شدن امواج ظلمستيزي و عدالتخواهي در جاي جاي عالم كفر زده و تحت سلطه و ستم امروز بدل ساخته است، دستاوردهاي سترگ و حقيقي انكارناپذير كه به گونهاي برجسته و ملموس فراروي وجدانهاي بيدار و تشنه عدالت و آزادي جهان قرار گرفته است. علاوه بر فتح لانه جاسوسي، تبعيد حضرت امام(ره) و شهادت دانشآموزان در اين روز، هر كدام نشانه ديگري از وجود استكبار در اين كشور و لزوم مبارزه دائمي با آن را گوشزد ميكند.
در پايان اين بيانيه آمده است: سازمان بسيج دانشآموزي و فرهنگيان ضمن گراميداشت اين روز بر اين باور است كه حفظ وحدت، محوريت ولايت فقيه و تقويت روحيه اسكتبارستيزي در مطالبه حضرت امام(ره) است كه بايد در اين روز به ظهور و بروز برسد و همگان در پيمودن راه آن عزيز سفر كرده لحظهاي به خود ترديد راه ندهند.
برخورد كنيد و الا سايت هاي مستهجن بر مي گردند
پس از گذشت حدود دو سال از انهدام دهها سایت مستهجن فارسیزبان و دستگیری دهها نفر از عوامل اصلی این سایتهای منهدمکننده بنیان خانواده و اجتماع ایرانی، هنوز دستگاه قضائی، برخورد شایستهای با این افراد نکرده و همچنان پرونده این جانیان اجتماعی باز است.
به گزارش خبرنگار «تابناک اجتماعی»، حدود دو سال پیش بود که مرکز بررسی جرایم سازمانیافته سایبری، از انهدام دهها سایت مستهجن فارسیزبان خبر داد؛ خبری که جامعه و کشور را با یک شوک بزرگ روبهرو کرد، چراکه با انهدام این سایتها و اعترافات تکاندهنده عوامل آن، پرده از توطئهای بزرگ برای از بین بردن قداست و بنیان خانوادهها و نیز از برنامههایی بلند مدت برای گسترش فساد اخلاقی در جامعه ایرانی برداشت.
دستگیری برخی عوامل این سایتهای مستهجن ـ که حاصل ماهها و حتی سالها کار اطلاعاتی و عملیاتی بود ـ موجب شگفتی مردم و نیز ایجاد موجی از شادی برای ایرانیان شد؛ اما متأسفانه این شیرینی از دستگیری عوامل و انهدام سایتهای مستهجن، با تعلل قوه قضائیه به تلخی گرایید، چراکه نه تنها برخورد با این عوامل تاکنون صورت نگرفته، بلکه اثر واقعی برخورد با این افراد، که همانا بازدارندگی و زنگ هشدار برای دیگر افرادی است که به دنبال اینگونه فعالیتهای شنیع و کثیف هستند، به چشم نمیخورد.
و البته در این باره باید گفت که متأسفانه، به رغم میل عمومی که در بدنه دستگاه قضائی برای برخورد با عوامل این سایتها بود، از برخورد با این تروریستها که اثرات فعالیتهای کثیف آنها از قتل نفس به مراتب بالاتر است، خبری نشد!
بسیار تکاندهنده است، اشکهای پدری که پسر و دخترش تحت تأثیر این سایتهای مستهجن فارسی قرار گرفته و با یکدیگر رابطه جنسی برقرار کرده و حتی کودکی نیز از آنها به وجود آمده بود؛ بسیار ناراحتکننده بود نامه پسری که تحت تأثیر داستانهای خیالی ارتباط جنسی با محارم این سایتها قرار گرفته و به مادر خود تجاوز کرده بود و یا نظر ارسالی دختر جوانی که با تشویق و ترغیب این سایتهای مستهجن از خود تصاویر مستهجن تهیه کرده و با فرستادن به این سایتها، شرف و آبروی خود را به باد داده بود و یا چند هزار کاربر فعال ایرانی این سایت ها که از روابط جنسی خود فیلم و عکس تهیه و با ارسال به این سایتها، هم پرده عفت خود و جامعه را میدریدند و هم افراد بیشتری را به انجام اینگونه اعمال کثیف ترغیب میکردند و موارد متعدد دیگر که حتی اشاره و فکر کردن به آنها بسیار شنیع و تکاندهنده است!
اطاله دادرسی در برخورد با عوامل این سایتها، موجب شد که نه تنها برخی جریتر شده و با خیال راحت، اقدام به راهاندازی سایتهای جدید مستهجن فارسی بکنند، بلکه متهمان این پروندهها نیز از روشهای جدید برای فرار از مجازات بهره ببرند.
تابناك مي افزايد: طولانی شدن دادرسی درباره پروندههای عوامل سایتهای مستهجن فارسیزبان، نه تنها کار رسیدگی به اتهامات و اعمال مجرمانه دستگیرشدگان را تحت تأثیر قرار داده و برخورد مراکز مسئول را با آنها بیاثر کرده و افکار عمومی جامعه را اقناع نمیکند، بلکه گاه موجب میشود، مانند پرونده سعید ملکپور با جنجال و شانتاژ بینالمللی همراه شده و حتی برخورد با این افراد نیز تحت تأثیر جو بینالمللی قرار گیرد که البته طولانی شدن برخورد با این افراد، سبب شد عدهای دیگر نیز وسوسه شده و اقدام به راهاندازی دوباره سایتهای مستهجن فارسی در فضای مجازی بکنند.
بنابراین، متهمان این پرونده برای فرار از صدور احکام سنگین، فرافکنی کرده و خود را متهم سیاسی نامیده و دست به دامان سازمان های حقوق بشری دنیا شدند و نتیجه آنکه، با بروز فشارهای بین المللی و همراهی گمراهان داخلی، متهمان این پرونده، از جمله سعید ملک پور معروف سیاوش حسین خانی، متهم جنایتکار پرونده جرایم ضد اخلاقی و ضد دینی «گرداب»، دستاویز جریان های سیاسی شده و با راه اندازی کمپین های حمایت از آنان، سعی در تخفیف جرایم آنان داشته و سرانجام با تحمل چند سال زندان، دیگر بار به خیانت های خود به خانواده های مومن و ملت شهید پرور ایران اسلامی ادامه دهند.
طرفه آنکه پس از برخورد برق آسا با عوامل و مدیران این سایت ها، به علت عدم صدور حکم و اطاله دادرسی، سایت های دیگری با بهره از تجارب سایت های پیشین به ترکتازی خود در شکستن حریم مقدسات و اهانت به همه ارکان دین و اجتماع بی پرواتر از گذشته ادامه می دهند.
این قلم، زبان گویای هزاران قربانی گرفتار آمده در دام کثیف این گرگ های انسان نماست که خواهان اقدام سریع و کوبنده دستگاه قضایی کشور هستند؛ امید که همچنان قوه قضائیه پناه ستمدیدگان بماند.
سفارتخانههای آمریکا مرکز جاسوسی و توطئه
وزیر دفاع گفت: سفارتخانههای آمریکا در کشورهای مختلف جهان برای تعامل و ارتقاء سطح روابط ایجاد نشده، بلکه مأموریت آنان عمدتاً برای جاسوسی، توطئه، براندازی و خیانت به دولتها و ملتها تنظیم شده است.
به گزارش اداره کل تبلیغات دفاعی وزارت دفاع، سردار احمد وحیدی وزیر دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح در جمع معاونین و مدیران این وزارتخانه طی سخنانی از 13 آبان سالروز اشغال لانه جاسوسی آمریکا، بعنوان نماد استکبارستیزی ملت ایران یاد کرد و افزود: هر چه از زمان این رویداد حماسی و بزرگ میگذرد بر حقانیت آن فرمایش تاریخی حضرت امام (ره) که فرمودند اشغال لانه جاسوسی انقلابی بزرگتر از انقلاب اول بود، بیشتر واقف میشویم.
وی ادامه داد: با اشغال لانه جاسوسی، نقشههای شوم آمریکا علیه ایران بلکه منطقه خاورمیانه و جهان اسلام نقش بر آب شد و افکار عمومی جهان متوجه شد که سفارتخانههای آمریکا در کشورهای مختلف جهان برای تعامل و ارتقاء سطح روابط ایجاد نشده، بلکه مأموریت آنان عمدتاً برای جاسوسی، توطئه، براندازی و خیانت به دولتها و ملتها تنظیم شده است.
وزیر دفاع افزود: اقدامات خصمانه آمریکا در جریان حمله نظامی به طبس، حمایت همهجانبه و آشکار از صدام در حمله به ایران و مشارکت در جنایتهای رژیم بعث عراق علیه مردم ایران نشان داد که اگر لانه جاسوسی آمریکا اشغال نمیشد، این لانه فساد به مرکز فرماندهی و اتاق جنگ آمریکا تبدیل میشد.
وحیدی بصیرت، پیروی از ولایت، شجاعت، هوشیاری، عشق به اسلام و اهل بیت (ع) و وفاداری به آرمانهای انقلاب اسلامی را از عوامل اقدام تاریخی و دورانساز دانشجویان پیرو خط امام ذکر کرد و گفت: انقلاب اسلامی در تداوم حیات خویش همچنان به این عوامل و مولفهها نیازمند است.
وزیر دفاع با تاکید بر اینکه آمریکا محور شرارت، ناامنی، تشنج، تروریسم، گسترش سلاحهای کشتار جمعی، خشونت و نقض حقوق بشر به شمار میرود، گفت: ملتهای آزاده و دولتهای مستقل از این همه یاغیگری، زورگویی و خیانت و شرارت به ستوه آمدهاند.
وحیدی در بخش دیگری از سخنانش تصریح کرد: سردمداران ظالم، زورگو و بیتدبیر آمریکا در طول دهههای اخیر با راهاندازی جنگهای مختلف، کودتا، ترویج تروریسم دولتی، توطئه و تجاوز به ملتهای جهان، چهره ملت آمریکا را در نزد جهانیان به شدت مخدوش کردهاند و تداوم این روند ضدانسانی بیتردید به فروپاشی کامل نظام تارعنکبوتی آنان منجر خواهد شد.
وزیر دفاع ادامه داد: اگر سردمداران آمریکا بجای ساخت این همه سلاح کشتار جمعی و توطئه علیه ملتها و راهاندازی جنگهای خانمانسوز سرمایه و انرژی خود را در مسیر صلح، پیشرفت و عدالت در جهان صرف میکردند، امروز شاهد این همه نابسامانی و ناهنجاری در جهان نبودیم.
وحیدی تاکید کرد: فرزندان رشید ملت ایران با اقدام انقلابی خود در 13 آبان 58 به سردمداران کاخ سفید آمریکا هشدار دادند که این راه ضدبشری سرنوشتی جز شکست و فروپاشی ندارد ولی آنان بجای عبرت گرفتن و اصلاح و تغییر مسیر خود، راه فرعونی، نمرودی و قارونی را ادامه دادند و نزدیک است که همچون فرعون در دریای خشم ملت خود و ملتهای جهان غرق شوند.
وزیر دفاع با بیان اینکه وقوع سه رویداد بسیار مهم یعنی تبعید حضرت امام (ره) به ترکیه در سال 1343، کشتار دانش آموزان به دست دژخیمان رژیم ستمشاهی سال 1357 و اشغال لانه جاسوسی در سال 1358، یومالله 13 آبان را به نقطه عطفی در تاریخ ایران اسلامی تبدیل کرده است، گفت: این سه رویداد مهم در پیدایش، پیروزی و تداوم انقلاب اسلامی نقش بسزایی ایفاء کردند.
وحیدی با گرامیداشت یاد و خاطره شهدای دانشآموز اظهار داشت: مبارزات و فداکاریهای دانشآموزان، این تلاشگران عرصه علم، ایمان و اقدام در پاسداری از دستاوردهای گرانسنگ انقلاب اسلامی دشمنان را در جبهههای جنگ نرم و سخت، مأیوس کرده است.
وزیر دفاع در پایان تصریح کرد: زنده نگهداشتن 13 آبان، زنده نگهداشتن راه امام خمینی(ره) و رهبر معظم انقلاب، شهیدان سرافراز و انقلابیون ظلمستیزی است که در 30 سال گذشته، با پایمردی و استقامت مشعل استکبارستیزی را همچنان روشن نگه داشتهاند.
گلوبال ریسرچ:
میلیاردرهای تهران پشت موسوی بودند
در ايران يك بخش خصوصي سرمايه دار وجود دارد كه براي خود منافع خاص سياسي و اقتصادي در نظر گرفته است. همين طبقه مرفه، مركزيت اغتشاشات پس از انتخابات رياست جمهوري 2009 (1388) را تشكيل مي داد.
يك پايگاه خبري كانادايي در تحليلي جامعه شناختي تصريح كرد: يك طبقه خاص سرمايه دار در ايران که دارایی هایشان بالغ بر هزاران میلیارد تومان بود پشت سر اغتشاشات پس از انتخابات رياست جمهوري قرار داشتند كه اين حوادث را رهبري مي كردند.
به گزارش صراط پايگاه اينترنتي گلوبال ريسرچ در تحليل جامعه شناختي اغتشاشات پس از انتخابات رياست جمهوري سال 88 تصريح كرد: آنچه رسانه هاي غربي هرگز در مورد اين اغتشاشات نگفتند نوعي شكاف طبقاتي بود كه پشت سر اغتشاشات مذكور قرار داشت.
اين پايگاه اطلاع رساني نوشت: هر چند كه صنايع نفت و گاز در ايران دولتي است اما در اين كشور، يك بخش خصوصي سرمايه دار نيز وجود دارد كه براي خود منافع خاص سياسي و اقتصادي در نظر گرفته است. همين طبقه مرفه، مركزيت اغتشاشات پس از انتخابات رياست جمهوري 2009 (1388) را تشكيل مي داد.
اين نشريه الكترونيكي كانادايي افزود: در شرايطي كه طبقات مرفه و ميانه مرفه جامعه ايران از ميرحسين موسوي حمايت مي كردند، مردم عادي شامل كارگران و طبقات ضعيف حامي محمود احمدي نژاد رئيس جمهور كنوني ايران بودند.
بنابر گزارش فوق، هر چند كه ممكن است برخي از كساني كه پس از انتخابات رياست جمهوري سال گذشته به خيابان آمدند واقعاً احساس مي كردند كه انتخابات به شكل منصفانه اي برگزار نشده است اما نبايد فراموش كرد كه پشت اين جريان، مخالفين دولت ايران قرار داشتند يعني همان طبقه سرمايه داري كه به دنبال منافع خاص خود بود.
گفتني است اين رسانه كانادايي اگرچه به يك واقعيت محسوس اشاره كرده است و نقش كلان سرمايه داران در فتنه 88 را نمي توان انكار كرد ولي به نظر مي رسد رسانه ياد شده عمداً در پي كمرنگ كردن و يا انكار نقش مستقيم سرويس هاي اطلاعاتي آمريكا، انگليس و اسرائيل در فتنه اخير نیز بوده است. چرا كه مطابق اسناد موجود سران و عوامل اصلي فتنه دقيقاً و بي كم و كاست از فرمول ديكته شده سرويس هاي اطلاعاتي مورد اشاره پيروي كرده بودند. ضمن آن كه با برخي از آنها ديدارهاي خصوصي خارجي نيز داشته اند.
|
|
|
يك سايت اصلاح طلب به سايتهاي جنبش سبز نصيحت كرد با انتشار اخبار مسخره درباره ميرحسين و كروبي باعث خنده مردم نشوند! |
|
|
يك سايت اصلاح طلب به سايتهاي جنبش سبز نصيحت كرد با انتشار اخبار مسخره درباره ميرحسين و كروبي باعث خنده مردم نشوند!
روز گذشته برخي سايتهاي ضد انقلاب مقيم خارج و برخي همفكران داخلي آنها مانند سايت اصلاح طلب آينده با ذوق زدگي خبر منتشر كردند كه كروبي به در منزل ميرحسين رفته و چون ماموران ميخواستند مانع شوند ميرحسين در يك اقدام انقلابي سوار ماشين شده و كروبي را به داخل منزل خود برده است.
سايت خودنويس كه در حمايت كوركورانه از جنبش سبز در سال گذشته و تمسخرهاي جنبش فتنه در ماههاي اخير يد طولايي دارد در مطلبي پيرامون ملاقات كروبي و ميرحسين نوشت: آقايان سايتهاي سبز! شما سايت خبري و تحليلي هستيد، نشريه طنز كه نيستيد، وقتي مينويسيد موسوي در يك اقدام انقلابي سوار ماشين خود شد و رفت سر كوچه و كروبي را به منزل آورد آدم خندهاش ميگيرد!
نويسنده اين سايت اصلاح طلب با اشاره به خبر برخي سايتها كه مدعي شده بودند موسوي و كروبي در حصر بودهاند و با اقدام موسوي حصر خانگي آنها شكسته شد با تمسخر موسوي اين سئوال را مطرح كرد كه چرا اين همه روحيه انقلابي ميرحسين فقط اين جور جاها فوران ميكند؟!طنز نويس فراري از كشور در ادامه نوشت تا جايي كه ما بلديم حصرخانگي به يك چيزي ميگويند كه طرف نتواند با كسي رفت و آمد داشته باشد. اگر كروبي ادعا ميكند كه خودش در حصر خانگي است و ميتواند تا دم خانه موسوي برود چرا موسوي كه اقدامات انقلابي بلد است نميتواند برود دم خانه كروبي؟!
سايت خودنويس در ادامه به بررسي روحيات ميرحسين پرداخته و نوشته موسوي در حالت معمول پسر خوبي است. اگر با او كاري نداشته باشي در خانه مي نشيند و ماهي يك بيانيه مينويسد ولي اگر ميهماني به در خانه او بيايد و راه ندهند همين پسر خوب ناگهان انقلابي ميشود و كاري ميكند كه همه كف بكنند. وي در ادامه نوشته البته كتك خور موسوي مثل كروبي ملس نيست. آن روزي كه عدهاي به منزل كروبي حمله كردند، عالم و آدم رفتند ديدن كروبي ولي موسوي همين جايي كه الان نشسته، همچنان نشست و طبق روال معمول يك بيانيه كوبنده صادر كرد!اين طنز نويس در ادامه موسوي و كروبي را به تيم فوتبالي تشبيه كرد كه كروبي كاپيتان اين جنبش است. حركت بدون توپ ميكند، پاس گل ميدهد، از آفسايد به راحتي فرار ميكند اما بلد نيست گل بزند. اگر موسوي و كروبي را از وسط زمين برداري و از استاديوم هم بيرون ببري باز هم در احوال بازي توفير زيادي نميكند چه بسا بازي روان هم بشود!
:: بازدید از این مطلب : 167
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1